کد مطلب:298751 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:144

سخنان متظاهرانه ابوبکر و توجیه فریبکارانه برای تصرف فدک


ترجمه:

سپس ابوبكر، (عبداله بن عثمان)، در پاسخ حضرت زهرا علیهاالسلام گفت: ای دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله، همانا پدرت نسبت به مؤمنین كریم، مهربان و بزرگوار، و بر كافران عذابی دردناك و عقاب بزرگی بود. اگر نسب محمد صلی الله علیه و آله را جستجو كنیم، درمی یابیم پدر تو است، نه زنان دیگر و برادر همسر تو بود نه سایر دوستان. و علی را بر هر قوم و خویش برتر می دانست و علی در هر امر بزرگی پدرت را یاری می كرد. شما را دوست نمی دارد مگر هر سعادتمندی و شما را دشمن نمی دارد مگر هر شقاوتمندی.

شما خاندان پاك پیامبر و بهترین نجیبان و برگزیدگان خداوند هستید شما راهنمایان ما به سوی خیر و راههای وصال به بهشت هستید. و تو ای بهترین زنان، و دختر بهترین پیامبران در سخن خود راست می گویی. [1] .


ادامه ی ترجمه:

ای فاطمه، تو در عقل و درایت به دیگران پیشقدمی، هرگز از حقت منع نخواهی شد و كسی نباید در راست گویی تو مانع شود، به خدا سوگند من از رسول خدا سرپیچی نكرده ام و عمل نكردم مگر به اجازه ی او. همانا پیشوا به اهل خود دروغ نمی گوید، من خدا را گواه می گیرم و شهادت خداوند مرا كفایت می كند. همانا من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم می فرمود: ما گروه انبیاء، طلا، نقره، خانه و زمین برای كسی به ارث نمی گذاریم بلكه تنها كتاب، حكمت، علم و نبوت را ارث می گذاریم، و آنچه ما به عنوان قوت از آن استفاده می كنیم، به عهده ی ولی امر بعد از ما است و او به هر گونه صلاح دید عمل می كند، و ما آنچه را كه تو در طلب آن هستی (فدك) برای خرید اسب و اسلح قرار داده ایم تا به وسیله ی آن مسلمانان بتوانند با كفار جهاد كنند و با شورشیان و متمردین به جنگ پردازند. این كاری كه انجام شد (تصرف فدك) عملی خود سرانه و مستبدانه نبود بلكه اجماع مسلمین در انجام آن موافق بودند. البته این اموال و موجودی من در اختیار شماست آنچه خواهی بردار!! من این دارائی اندك را از شما دور نمی كنم و بدون شما ثروتی ذخیره نخواهم كرد. تو سرور امت پدرت و شجره ی طیبه ی فرزندانت هستی، ما منكر فضیلت شما نیستیم و از فرع و اصل تو كسی نتواند فرو نهد، حكم تو بر آن چه من مالك هستم نافذ است. آیا اینگونه می بینی كه من در این امر (فدك) با پدرت مخالفت می كنم؟


شرح مختصر:

خالد محمد خالد، در كتاب خلفاء الرسول می نویسد: ابوبكر صدیق می دانست كه سریع ترین مردم در اطاعت از رسول خدا، حضرت فاطمه علیهاالسلام است و وی هرگز از فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله سرپیچی نمی كند، لیكن ابوبكر گاهی صحت حدیث (لا نورث ما تركنا صدقه) و مشروعیت حكمی كه در مصادره ی فدك صادر نموده بود شك می كرد. به همین جهت، عمر، طلحه، زبیر، سعد بن ابی وقاص و عبدالرحمن بن عوف را فرا خواند و در حضور حضرت فاطمه علیهاالسلام آنان را به خداوندی كه آسمان و زمین به امرش استوار گردید سوگند داد، آیا شما شنیدید كه پیامبر فرمود، ما ارث به جا نمی گذاریم و آنچه از ما باقی می ماند صدقه است. آنان تصدیق نمودند.

حضرت فاطمه، استدلالی جدید آورد و به خلیفه فرمود: همانا تو میدانی كه رسول الله صلی الله علیه و آله در زمان حیاتش فدك را به من به عنوان «هدیه» بخشید و فدك هبه است نه ارث. [2] .

ادامه خطبه:


«فقالت علیهاالسلام: سبحان الله، ما كان ابی رسول الله صلی الله علیه و آله عن كتاب الله صادفا و لا لاحكامه مخالفا! بل كان یتبع اثره، و یقفو سوره افتجمعون الی الغدر اعتلالا علیه بالزور و البهتان؟ و هذا بعد وفاته شبیه بما بغی له من الغوائل فی حیاته، هذا كتاب الله حكما عدلا، و ناطقا فصلا، یقول: (یرثنی و یرث من آل یعقوب [3] ، (و ورث سلیمان داوود [4] ) فبین عزوجل فی وزع من الاقساط، و شرع الفرائض و المیراث، و اباح من حظ الذكران و الاناث، ما ازاح به عله المبطلین، و ازال التظنی و الشبهات فی الغابرین، كلا بل سولت لكم انفسكم امرا، فصبر جمیل و الله المستعان علی ما تصفون. [5] .

فقال ابوبكر: صدق الله و صدق رسوله، و صدقت ابنته، انت معدن الحكمه و موطن الهدی و الرحمه، و ركن الدین، و عین الحجه، و لا ابعد صوابك، و لا انكر خطابك، هولاء المسلمون بینی و بینك، فلدونی ما


تقلدت، و بانفاق منهم اخذت ما اخت، غیر مكابر و لا مستبد، و لا مستاثر، و هم بذالك شهود... [6] ».


[1] ر. ك: در شرح ابن ابي الحديد، جلد شانزدهم، ص 284 آمده است: ابن ابي الحديد گويد، از علي بن فارقي مدرس مدرسه ي غريبه بغداد سوال شده «اكانت فاطمه صادقه و قال: نعم، قلت: لم لم يدفع اليها ابوبكر فدك و هي عنده صادقه، فتبسم، ثم قال كلاما لطيفا مستحسنامع ناموسه و حرمه و قله دعابته قال: لو اعطاها اليوم فدك بمجرد دعواها لجاءت اليه عذبا و ادعت لزوجها الخلافه، زحزحته عن مقامه...». (آيا فاطمه راستگو بود؟ گفت: آري، سوال شد، اگر حضرت راستگو بود، چرا ابوبكر فدك را به او باز نگرداند؟ علي بن فارقي، لبخندي زد و سخني نيكو و محترمانه اي با كمي مزاح گفت: اگر امروز فدك را به او مي داد، حضرت زهرا عليهاالسلام فردا مي آمد و خلافت را براي همسرش طلب ميكرد و ابوبكر را از مقامش بر كنار مي نمود.

[2] ر. ك: خلفاء الرسول، ص 93. در اين صفحه آمده است: «و الصديق يعلم انها اسرع الناس الي طاعه رسول الله، و انها لا تخالف قط عن امره... و لكن قد يخامرها الشك في ان الرسول قد قال هذا الحديث، و شرع هذا الحكم، و من ثم ارسل الي عمر، و طلحه، و الزبير، و سعد بن ابي وقاص، عبدالرحمن بن عوف، و سالهم امامها: «نشدتكم بالذي تقوم السماء و الارض بامره، الم تعلموا ان رسول الله قال، نحن لا نورث، ما تركناه صدقه». و ادلت فاطمه بحجه جديده، فقالت للخليفه: انك تعلم ان الرسول كان قد وهبها لي في حياته، فهي لي اذن بحق الهيه، لا بحق الارث...». هم چنين رجوع شود به: البدايه و النهايه، جلد سوم، جزء پنجم، صص 352- 251.

[3] قرآن كريم، سوره مريم، آيه 6.

[4] قرآن كريم، سوره نمل، آيه 16.

[5] در بلاغات النساء، پاسخ حضرت چنين آمده است: «قالت ان الله يقول عن نبي من انبياء يرثني و يرث من آل يعقوب و قال و ورث سليمان داود فهذان نبيان و قد علمت ان النبوه لا ترث و انما يورث مادونها فمالي امنع ارث ابي انزل الله في الكتاب الا فاطمه بنت محمد فتد لني عليه فاقنع به».

ترجمه: (حضرت زهرا «س») فرمود، خداوند ميفرمايد: «پيامبران ارث ميبرند از من و از آل يعقوب» فرمود: «سليمان از داود ارث برد». اين دو پيامبرند كه ارث نهادند و ارث بردند، تنها مقام نبوت است كه به ارث نمي رسد نه ثروت دارائي. چرا مرا از ارث پدرم منع مي كني، آيا در كتاب خدا، فاطمه دختر پيامبر از اين حكم بيرون است يا در مورد استثناء بودن من از اين حكم آيه اي است؟ بگو تا بپذيرم.

[6] در بلاغات النساء، پاسخ ابوبكر چنين آمده است: «فقال يا بنت رسول الله انت عين الحجه و منطق الرساله لايدلي بجوابك و لا ادفعك عن صوابك و لكن هذا ابوالحسن بيني و بينك هو الذي اخبرني بما تفقدت و انباني بما اخذت و تركت قالت فان يكن ذلك كذلك فصبرا لمر الحق و الحمدالله الخلق». ترجمه: پس ابوبكر گفت اي دختر رسول الله تو خود بينه اي و كلامت، سخن نبوت است چگونه مي توانم بر سخن تو خرده بگيرم، همسرت ميان من و تو داوري خواهد كرد و كسي است كه ما از آنچه تو در طلب آن هستي آگاه خواهد كرد. حضرت فرمود پس اگر چنين است بايد براي طلب آن صبر كنم و ستايش مخصوص خداوند خلق است.